تعادل مزاج از دید ابن سینا
بر صاحبان علم پوشیده نیست که شرف و برتری انسان نسبت به سایر موجودات به اندازه دانش و درک صحیح آنهاست که آن با بدن سالم میسر است، همانطور که پیامبر اکرم(ص) فرموده: 《مَن صَحَّت طَبیعَته، فَقَد صَحَّت شریعته، هر کس بدن سالمی دارد، دین سالمی دارد》.
و سلامتی از اعتدال مزاج و سلامت بدن و اندامها پدید می آید و نگ هداشتن اعتدال مزاج و اندامها میسر نیست مگر با رعایت چیزهایی که بدون رعایت آنها اعتدال پدید نمیآید که به آن ضروریات می گویند، مانند: رعایت هوا، غذا و نوشیدنیها، حرکت و سکون، خواب و بیداری، استفراغ(۱) و احتباس، اعراض نفسانی(۲) است که بدون رعایت اینها زندگی میسر نیست ولی با وجود این رعایتها دوری کردن از چند چیز واجب است مانند: خستگی زیاد، شکستگی، جراحتها، سوختگی، زهرها و زیادهروی و افراط در هر چیزی که موجب خارج شدن مزاج و بدن از تعادل می گردد.
بنابراین فردی که حفظ سلامتی برای او مهم است ناچار است که معنی مزاج و اعتدال را بداند تا بتواند از افراط در هر چیزی پرهیز کند.
(۱). استفراغ در متن بالا به معنی مندفعات بدن از قبیل ادرار، مدفوع، عرق، مو، ناخن، حجامت، تنقیه، زالو و … است.
(۲). اعراض نفسانی به معنی عارضههایی است که بر نفس انسان عارض میگردد از جمله غم، خنده، شادی، گریه، غضب و ترس است.
با سلام
وقت شما بخیر
ببخشید مدت خیلی کوتاهیه که چند تا از کلیپهای آقای دکتر خیراندیش رو نگاه کردم. یه سوالی ذهنمو مشغول کرده. آیا یک نقطه تعادل خاص برای همه ی مزاج ها وجود داره؟ یعنی یک تعادلی بین سردی و گرمی و سردی و خشکی؟ یا هر مزاجی یک نقطه ی تعادل داره؟ منظورم این هست که مثلا فرد سوداوی یک نقطه تعادل داره و فرد دموی یک تعادلی برای خودش داره؟ یا یک نقطه تعادل ثابت برای همه ی آدم ها وجود داره؟
با تشکر از شما
سلام
برای هر مزاجی جداگانه یک نقطه تعادل وجود دارد