ویژگیهای لازم برای یک پزشک معتمد
یک پزشک باید چه شرایطی داشته باشد تا بتوانیم به او اعتماد کنیم؟ آداب و اخلاق طبابت چگونه است؟ ویژگیهای لازم برای یک پزشک معتمد چیست؟
مرحوم عقیلی خراسانی در کتاب خلاصهالحکمه (یکی از منابع معتبر و بسیار بسیار ارزشمند طب ایرانی اسلامی) خصوصیات یک طبیب را بیان میکنند که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.
هدف از انتشار این مطالب، بدین جهت است که:
* یادآوری به اطبای دانشمندی که ناآگاهانه و ناخواسته به این طب شریف آسیب میزنند، تا دست از عملی که باعث خدشهدار شدن اعتبار خود و طب میشود، بردارند.
* تشخیص سره از ناسره و افتراق طبیب و شیاد، تا خدای نکرده توسط برخی از افراد سودجو که بعنوان متخصص طب ایرانیاسلامی فعالیت میکنند؛ هرچند اطلاعاتی سطحی درین رابطه داشته باشند سرکیسه نشویم.
شرح وظایف اخلاقی طبیب
علم اخلاق در حرفه پزشکی نقش و اهمیت اساسی دارد… این علم که باید و نبایدهای اخلاق پزشک را به او گوشزد میکندT شیوه رفتار با بیمار و همکاران را میآموزد و از مهمترین بخشهای علم و تعهد پزشکی به شمار میرود.
حقیقت آن است که در گذشته، طبیبان افزون بر داشتن درجات بالای علمی، از مقام و منزلتی روحانی و اخلاقی نیز بهرهمند بودند. آنها در حفظ مبانی و ارزش های اخلاقی بسیار می کوشیدند.
آداب و اخلاق طبابت :
* شایسته است طبیب هنگام معالجه فکر نکند که خودش بیمار را شفا میدهد؛ بلکه شافی حق ایزدتعالی را همیشه در کنار خود حاضر ببیند و دائم از فیض و برکات او یاری بطلبد.
* چنانچه بر همگان واضح است، هر طبیب باید معلم و استاد خود را ستایش کرده و مراتب سپاسگزاری از او را به جای آورد،
زیرا همانطور که پدر و مادرِ او سبب تولد صوری و زندگی جسمانی او هستند؛ معلم و استاد باعث تولد روحانی، زندگی معنوی، خالص شدن و نجات او از تنگنای ظلمت جهل به جهان وسیع علم و نور شدهاند.
همانطور که حضرت عیسی (ع) می فرماید: «لم یلج ملکوت السماء و السماوات من لم یولد مرتین» پس معلمان شایستهترین و سزاوارترین مردم به تعظیم و ستایش هستند.
* همانگونه که زیاد دیدید و شنیدید بیماران اصولا طبیب را یک جورایی در حد منجی میدانند و توقع غیر واقعی دارند اما بهرحال طبیب براساس اخلاق و عرف طبابت وظیفه دارد مدارا نماید.
در ادامه به مطلبی دراین رابطه از منابع طب سنتی میپردازیم.
باید با اخلاق نیکو و خوشرویی و لطف کلام، حال بیمار را بررسی کند و اگر بیمار مطلبی را تکرار کرد یا عملی که شایسته نبود انجام داد، طبیب نباید عصبانی شود و بیمار را از خود برنجاند؛ یا اینکه سخنی بگوید که باعث ناامیدی آنان شود بلکه با ترحم و ملاطفت و مدارا سخن آنها را بشنود؛ هرچند مجدداً تکرار کند و به عنوان نصیحت و موعظه آنان را از ناپرهيزى و سوءِ تدبير باز دارد و بگويد: « باید چند روزی زحمت و سختی را براى دستیابی به صحّت و تندرستى دايمى تحمل کرد چراكه اين، سهل است و آن، دشوار».
ارتباط دین با طب ایرانیاسلامی
برخی از عزیزانمان اظهار داشتند که موضوع طب ارتباطی با مذهب و دین ندارد.
در پاسخ به این بزرگواران باید یادآور شویم که طبی که توجهی به نَفْس ندارد و فقط به بعد جسمانی انسان میپردازدT طب جاری هست نه طب سنتی.
در منابع طب سنتی ذکر شده که یک طبیب باید از ده علم برخوردار باشد که این ده علم به ترتیب عبارتند از:
۱. فقه و حدیث
۲. اخلاق
۳. حکمت
۴. منطق
۵. طبیعیات
۶. هندسه(آناتومی بدن)
۷. هیئت(شناخت فصول و…)
۸. نجوم(مثلاً حجامت باید در زمان خاص خود انجام شود و …)
۹. ریاضیات
۱۰. فراست(زیرکی و چهرهشناسی و…)
بنابراین اولین اصل در علم طب، اشراف حداقلی نسبت به فقه و حدیث است هر چند اطبای امروز مسیر طولانی تا حکمای گذشته دارند.
زمانی که با مبانی طب آشنا شویم، به فلسفه بسیاری از دستورات اسلام پی خواهیم برد، به همین دلیل حکمای ما همچون بوعلی سینا (ره) قبل از اینکه طبیب باشند، یک فقیه مشرف به دین بودهاند.