خیار
قَثَد اسم عربی خیار خوراکی است، به شیرازی خیار دراز و خیار بالنگ، به خراسانی خیار بادرنگ، به هندی کهیرا و به فرنگی کوکوا بر سر نامند.
ماهیت خیار:
خیار میوه گیاهی است مانند نجم( هر روييدني بدون ساقه ای که از زمين سر بر ميآورد) و بَیاره( گیاهی که ساقة بلند و مستقیم ندارد و شاخه های آن روی زمین افتد مانند کدو، خربزه و غیره ؛ بوته) و بر مجاور خود میپیچد و روی زمین نیز پهن میگردد و برگ آن پهن و مشرف بزرکتر از برگ قثاء مزغب(خیارچنبر پرزدار، اسم عربی خیار زه است که خیار دراز و خیار چنبر گویند و در بعضی امکنه طول او بقدر ذرعی میشود) و شاخههای نورسته و نازک آن نیز پرزدار است.
میوه آن انواع مختلفی دارد یعنی سفید و نازکِ طولانی که به آن مصری و شامی میگویند و ازین نوع در بعضی جاها طولانیست که تا یک ذرع دست میرسد و گوشت آن بیشتر و مغز و تخم آن کمتر و ریز است.
نوع دیگر سبز مخطط است و از این نیز آنچه طولانی و کوچک است نازک و لطیف و به آن نیز شامی و مصری میگویند و آنچه بزرگ و سخت است و مائل به دایره و ضخیم و مغز و تخم آن بیشتر و بزرگتر آن را بلدی میگویند.
و نیز در بنگال نوع دیگری یافت میشود که اکثراً میوه آن گرد و بعضی از آن طولانی و پوست آن خشن و گوشت آن کم و تخم آن زیادتر است و نورس کوچک آن، نازک و پختۀ آن سخت و تخم آن بزرگ که به هندی به آن لوتن کهیرا میگویند که هم در زمستان و هم در تابستان رشد میکند و آن دو نوع در گرما و در همه انواع آن اکثراً شیرین و بعضی کمی تلخ است و همهی انواع آن غلیظتر از خیارچنبر است و بعد از رسیدن زرد و مغز آنها ترش و گوشت آنها سفت میشود و بعضی از مردم گوشت سفت آن را مانند کدو پخته و میخورند و از کدو غلیظتر و دیرهضم تر و نفاخ تر است.
بهترین خیار: کوچک و نازک آن است.
بدترین خیار: متوسط در کوچکی و بزرگی و سفت و کرم زدۀ آنست که عوام به فارسی به آن شفته زده و شفته دار میگویند.
طبیعت خیار:
سرد و تر در دوم.
افعال و خواص خیار :
اعضاء الراس:
برای سردردهای گرم، خوردن و ضماد کردن و مالیدن قاچ و یا کف آن بر پیشانی و نیز استشمام نصف کرده آن با آبِ تر و تازۀ آن به عنوان عطر جهت نیرو بخشیدن به روح نفسانی و حیوانی و اکثر بیماریهای گرمِ حاد عصبی و رفع بیخوابی مفید است.
سیستم گوارش:
آشامیدن آن جهت اکثر تبهای گرمِ حاد و تسکین حرارت صفرا و خون و التهاب احشا و رفع تشنگی و باز کردن انسدادهای کبد و ادرار بول و خارج کردن سنگها و رفع یرقان و ضعفی که از اسهال گرم مفرط پدید آمده باشد نافع.
آشامیدن آب آن تا چهل و پنج مثقال با ۳۰گرم شکر سلیمانی یعنی نبات جهت اسهال خلط غالبِ تلخِ صفراوی که در معده و روده ها وجود دارد و اخلاط سوختۀ صفراوی و سوداوی و برای تبهای گرم حاد و یرقان کاربردیست.
و اگر دستور بالا را با آب خیار رسیدۀ زرد شدۀ ترش تهیه کنند قوت اسهال آن بیشتر از نارسیدۀ آن است و اگر کمی قرنفل را یک شبانهروز در آب آن بخیسانند و یا در جرم آن فرو ببرند و یک شبانه روز بگذارند سپس روز دیگر فشرده، با ماء العسل بیاشامند جهت شفافیت رنگ صورت و باز کردن گرفتگیها و تحلیل بادهای غلیظ و دفع مواد حاره و خفقان در یک روز مؤثر است.
ریختن آب پختهی آن به سر، مانع تولید شپش میشود و در حدیث آمده که آشامیدن آب پختهی پوست خیارِ تازه در آب سه روز پی در پی مانع یرقان است.
خوردن خیار برای افراد گرم مزاج مفید و برای موارد زیر مضر است: سردمزاجان و عصب و الیاف معده و خام کنندۀ غذا و تولید کننده خلط خام و نفخ و قراقر و درد لگن.
اگر در معده فاسد شود تولید خلط سمی میکند و با غذا و بعد از آن خوردن خصوصاً غذاهای غلیظ مانند آش ماست و آش غوره و امثال آن مضر است و مصلح آن در افراد گرممزاج سکنجبین و در افراد سردمزاج شیره انگور و زنیان و عسل و معجونهای گرم مانند کمونی و فلافلی.
مغز خیار نارس لطیفتر و سردتر از گوشت آن و گوشت آن نفاخ و سنگین و دیرهضم.
مغز رسیدۀ ترش آن سرد و تر و جهت اکثر منافعی که ذکر شد از فرونشاندن حرارت و گرمای صفرا و تشنگی و مدر ادرار بودن و غیرها نافع و سریع الفساد است.
ضماد مغز و تخم آن جهت التهاب معده و احشا و تحلیل ورم گرم و جرب و حَصف(جربِ خشک) و شری(مخملک) و خارش بدن و نرمی پوست و رفع خشونت آن و بر پشت آلت تناسلی حبس ادرار و سختی دفع آن را رفع میکند و ادرار آور قوی است خصوصاً در اطفال و مغز تلخ آن در این مورد قویتر از شیرین آن است. و ضماد آن با بوره و عسل نیز جهت تحلیل ورم نافع
آشامیدن دو مثقال و نیم پوست خشک کردۀ آن جهت رفع سختی زایمان و سهولت وضع حمل مؤثر است و برای زنان باردار مضر است.
تخم آن سردتر از تخم خیارچنبر و از آن بهتر است و دیرتر متعفن میشود و همراه با قوت تحریک مواد ساکن در بدن است و مدر ادرار و صفرای سوخته را با ادرار از بدن خارج میکند و جهت درد رئه و زخم آن و سوزش ادرار و ورم کبد و طحال گرم و تبهای داغ نافع است.
مقدار مصرف از تخم آن تا پانزده گرم است
و آشامیدن آب برگ آن به اندازه دو سه مثقال با دو برابر آن ادرارِ صاحب ورم طحال جهت تحلیل طحال آن مجرب است و بعضی در سردمزاجان کمی آب زنجبیل تازه نیز داخل میکنند.
روغن خیار که از آب رسیدۀ زرد آن گرفته با روغن کنجد و یا روغن زیتون بپزند تا روغن بماند در همه افعال ضعیف تر از روغن کدو است.
آب خیار نیز مانند آب کدو است که در خمیر آرد جو گرفته پس در کل و در تون حمام و یا در تنور پخته سپس آب آن را گرفته بنوشند، جهت بیماریهای گرم و تبهای صفراوی حاد و دق نافع است.
خوردن خیار نازک با نمک و با پوست بهتر از بی پوست آن است زیرا که زودتر از معده میگذرد و در آن نمی ماند که موجب نفخ شود و بر عکس بی پوست آن متعفن میگردد و کسی که پوست کنده آن را ترجیح میدهد اشتباه میکند و خوردن آن با شیر پست است و موجب فلج در سردمزاجان است.