آموزش مزاج شناسی (بخش سوم)
Temperament Survey 3
آموزش مزاج شناسی
قسمت سوم و پایانی آموزش مزاج شناسی :
مزاج رنگ ها :
معیار اصلی نیست ولی در تشخیص کمک می کند.
- قرمز: اگر کل بدن قرمز باشد، نشان دهنده مزاج جبلی، سرشتی و مادرزادی است (دموی مزاج).اگر عضوی قرمز باشد (به شرطیکه رطوبت همراه داشته باشد). وقتی خشکی و خارش همراهش است، نشان دهنده صفراوی است.
- زرد: اگر کل بدن زرد باشد، یعنی غلبه صفرا در کل بدن است یعنی مزاج جبلی صفراوی است. یا گندم گون است یا سبزه است. اگر عضوی زرد باشد، غلبه صفرا دارد.
- سفید: اگر کل بدن، نشان دهنده مزاج جبلی بلغمی است. البته در روسها و سیاه پوست های آفریقا نمی توانی این را بگویید. رنگ به چهره ندارد، بی نشاط است. این می شود سفید. اگر عضوی سفید باشد، غلبه بلغم است.
- سیاه: منظور سیاهی آفریقایی ها نیست، بلکه گرفتگی و کبودی رنگ است. اگر کل بدن این گونه باشد، مزاجش سوداوی است. اگر عضو باشد، غلبه سودا است.
مزاج فصل ها:
1- بهار: گرم و تر: تری اش را از زمستان می گیرد. خورشید نزدیک تر می شود. بعضی شهر ها بهارشان هم گرم و خشک است مثل یزد و کرمان ….
2- تابستان: گرم و خشک. گرما به قوت خود باقی است و رطوبت زمین می پرد.
3- پاییز: سرد و خشک. خورشید دورتر می شود منتهی خشکی تابستان به قوت خود باقی است.
4- زمستان: سرد و تر: تری اش را از باران و برف می گیرد. خورشید دور است.
مزاج سن:[1]
1- از صفر تا 15 الی 16: گرم و تر: رطوبت و حرارت غریزی است. هر موجود زنده به 2 چیز زنده است: یکی حرارت یکی رطوبت.
2- 15 الی 16 تا 35 الی 40: گرم و خشک[2]
3- از 40 تا 60: سرد و خشک
4- 60 به بالا: سرد و تر: تری غریضی نیست، بلکه عارضی است. سردی انقدر زیاد می شد تا می رسد به سکون.[3]
مزاج جنس:
- مذکر: نسبت به جنس مؤنث گرم و خشک تر است.
اگر اینطور است، چرا گوشت خروس را به کسی که تب دارد می دهند؟ چون گرم است، در نتیجه چربی بدنش تحلیل می رود، در نتیجه خلط صفرا را کاهش می دهد. پس هم قوت می دهد هم تب را افزایش نمی دهد. در حالیکه گوشت مرغ چربی اش بالاست در نتیجه خلط صفرا را افزایش می دهد و خلط صفرا تب را افزایش می دهد.
- مؤنث: نسبت به جنس مذکر سرد و تر، تر است.
پس چرا زودتر به بلوغ می رسد؟ چون جنس مؤنث نسبت به مذکر سردتر است، تحلیل فضولات در بدنش کمتر می شود و هضم غذا خوب صورت نمی گیرد فضولات بیشتر می شود، و خون و قاعدگی فضله است و بدن این فضله را به عنوان خون قاعدگی خارج می کند منتهی خداوند اراده می کند که این خون فضله غذای جنین شود.
پس چرا شیر ماده می رود سراغ شکار ولی شیر نر می خوابد؟ شیر نر چون گرم و خشک است، یک کیلومتر که می دود، قلبش از شدت حرارت ایست می کند. شیر ماده وقتی می رود دنبال شکار یا پرنده شکاری، چون دیرتر گرم می شود و هرچه گرمتر شود سرعتش بیشتر می شود، بنابراین او دنبال شکار می رود.
اینکه سن قاعدگی بین جنس مؤنث فرق می کند، به مزاج بر می گردد و در نهایت ارثی است. اینکه بعضی ها خون زیادی دارند، یعنی انسداد زیادی در بافتشان به وجود می آید. یائسگی نیز انسداد است ولی در تخمدان و رحم.
مزاج چاقی و لاغری (هیئت):
خیلی در تشخیص مزاج مادرزادی کمک می کند.
- لهمی (بسیاری گوشت): گوشت بدنش زیاد است بدون اینکه ورزش کند. سینه پهن. عضله پا زیاد است. متناسب با عضله استخوان بندی هم بزرگ است. صفراوی می تواند به دموی نزدیک شود ولی بلغمی و سوداوی نمی تواند. همچین فردی دموی است مخصوصا اگر رنگش قرمز باشد. اگر سفید بود مثل روس ها باز هم دم است.
- شهمی (بسیاری چربی): استخوان بندی ریز است. برخی هستند که استخوان بندی بزرگ دارند ولی چاق شدند چون بلغم بر آن ها عارض شده و به آن ها می شود گفت بلغمی. منتهی سوراخ بینی گشاد است و استخوان بندی درشت است و عضله ران و بازو دارند، بلغم عارضی می شود گفت و باید حرارت افزایش پیدا کند.
لاغری:
- کمی گوشت: فرد لاغر است. گوشتش هم کم است. نشان دهنده سوداوی بودن فرد است. چون حرارت ندارد که بتواند خون را منعقد کند و به گوشت تبدیل کند یعنی سرد. لاغر هم هست یعنی خشک.
- کمی چربی: صفراوی است. چون حرارت بالاست چربی تحلیل می رود.
شناخت مزاج جبلی:
برای مزاج شناسی باید نظم در نظر بگیریم. بنابراین از سر شروع می کنیم:
1- مو:
رنگ مو:
موی تیره: مزاج گرم (خرمایی، سیاه کلاغی هر چه تیره تر گرم تر، بخار دخانی تیره رنگ تر و خون غلیظتر).
موی قرمز: معتدل.
موی روشن: سردی (سفیدی مو، نشان دهنده سردی مو است). هر چه مو روشن تر، سردتر هر چه تیره تر، گرم تر.
مجعد بودن و صافی مو: لختی مو نشان دهنده تری و رطوبت است. مجعد بودن، نشان دهنده خشکی است. هر چه مو مجعدتر و وز تر، خشک تر. هر چه صاف تر مرطوب تر.
موی تیره و مجعد: گرم و خشک. موی تیره و لخت: گرم و تر. موی سفید و لخت: سرد و تر. موی سفید و مجعد: سرد و خشک.
2- صورت:
گرد دموی و بلغمی. اندام توی صورت اگر درشت بود، می شود گرم. لب و بینی اگر بزرگتر باشد، نشان دهنده اینکه فرد دم بیشتری دارد. صورت کشیده، نشان دهنده مزاج صفراوی است. صورتی که تهش مثلث می شود، نشان دهنده سوداوی است.
3- چشم:
خود چشم چربی است (سرد و تر).
چشمی که گرم باشد: حرکت چشم سریع، عروق در سفیدی چشم برجسته است، عروق تمایل به سرخی دارد.
چشمی که سرد باشد: دقیقا برعکس.
چشم خشک: کوچک است و هر چه حرارت بیشتر باشد، رطوبت چشم تحلیل می رود و چشم کوچک تر و ریز تر می شود. اشک و چرک ندارد. حرکتش سریع است مانند چشم گرم. (برای همین مزاج صفراوی سریعتر می دود). رگ چشم باریک.
چشم تر: درشت تر. اشک و چرک بیشتر.
4- بینی:
هر چه بینی درشت تر و سوراخ بزرگتر، نشان دهنده قلب گرم تر چون قلب هواکش بزرگتر می خواهد (بینی بزرگتر). سوراخ هر چه ریزتر، نشان دهنده قلب سردتر.
5- لب:
اغلب صفراوی ها لب باریک دارند دموی ها لب درشت دارند ولی برعکسش هم هست و ممکن است تشخیص را به اشتباه بیندازد.
6- گردن:
بلندی: گرمی؛ کوتاهی: سردی؛ کلفتی: تری؛ باریکی: خشکی.
7- قفسه سینه:
هر چه پهن تر، قلب گرم تر. چرا؟ چون قلب گرم نیاز به ریه بزرگتر دارد تا خنک کند و حرارت را معتدل کند. هر چه دور قلب مو بیشتر، قلب گرم تر و خون آن ناحیه غلیظ تر است. هر چه مو در آن ناحیه کمتر، قلب سردتر است. بعضی صفراوی ها روی بدن اصلا مو ندارند، این ها ماده تولید مو ندارند. قلبشان آنقدر گرم است که پیاز مو را می سوزاند.
8- عروق روی دست:
هر چه برجسته تر، خشکی بیشتر؛ هر چه عروق پنهان تر، تری بیشتر؛ هر چه کلفت تر، گرمی بیشتر؛ هر چه نازک تر، سردی بیشتر.
9- بیضه:
اطراف آلت تناسلی موی زیادی دارد، بیشتر صاحب فرزند پسر می شوند.
بیضه سرد: بالعکس.
بیضه تر: منی زیاد.
بیضه خشک: غلظت منی خیلی زیاد است، زود خواب می بیند و محتلم می شود و میل جنسی بسیار زیاد است اطراف آلت تناسلی موی زیاد دارد اگر مداومت در آمیزش داشته باشد، خیلی زیان می بیند.
بیضه گرم و تر: منی زیاد، قوام رقیق، شهوت بیشتر از گرم و خشک اما زیادی آن آسیب می رساند، موی اطراف آلت تناسلی، به اندازه است.
10- قلب:
گرم: دارای نبض و نفسی که هر دو قوی است و پی در پی می زند.
گرم و خشک: نبضش بسیار بزرگ است (4 تا انگشت را پر می کند)، سریع و پی در پی میزند. روی سینه و اطراف آن موی زیادی وجود دارد. (مرد در انجام کارهایش عجول و لجوج است یعنی صفراوی مزاج است.) زود عصبانی می شود و دیر آرام می گیرد چون خشکی، دیر شکلش را از دست می دهد.
سینه پهن و قلب گرم و خشک: سرعت و تواترش از حد بیرون است. (ریه بادبزن قلب است) کسی دچار تنگی نفس می شود که رطوبت یا خون غلیظ در ریه اش جمع شود. باید به ریه صفرای لطیف داد.
قلب گرم و تر: نبض و نفس هر دو بزرگ است یعنی طول نبض و ارتفاع زیاد است. نفس هم طولانی مدت است.نبض سریع و متواتر نیست ولی کلفت و بزرگ می زند. در سرعت کار ها کمی کند تر از گرم و خشک است. موی روی سینه کمی کمتر از گرم و خشک است. فردی که قلبش قوام نداشته باشد ولی خلط صفرا وارد آن شود، موجب ترسش می شود. برای مداوا، دل گوسفند و گاو و شتر بخورد. صفرا را هم باید پایین آورد با ترشی ها، عرق بیدمشک و کاسنی (برای خیلی گرم).
قلب سرد و تر: نبض آرام و نرم(مرد بد دل و تنبل؛ زن سازنده و قانع است)، سینه فرد برهنه از مو. دشمن افراد لجوج است.
قلب سرد و خشک: نبضش سخت ولی کوچک است یعنی زیر دست به سختی حس می شود، محکم و تیز و دنده ای است. نفسش معتدل است. سینه برهنه از مو، تنبلی فرد به اندازه قلب سرد و تر نیست. کمی عجول ولی خیلی فرز نیست. در او نشاطی نیست. حافظه ضعیف است. حافظه بلند مدت از سودای طبیعی است. هوش از صفراست. وقتی فردی سرد و خشک باشد، کینه ای تر است ولی صفراوی و دموی زود از خاطرشان می گذرد. سردی به او عارض شده. یه موقع فرد، سوداوی است ولی دلش گرم و تر است ولی به ندرت پیش می آید. سرد و خشک به ندرت خشمگین می شود ولی اگر خشمگین شد، کینه به دل می گیرد.
11- کبد:
گرم و خشک: موی روی شکم زیاد است. خونش غلیظ و کم است. (در حجامت معلوم می شود) صفرای زیادی تولید می کند حتی بیشتر از سایر مزاج ها. در میانسالی سودا تولید می کند. وریدهایش گشاد و خشک و سخت است که به دنبال آن همه اندام ها همین طور می شود. عروق پشت دست گشاد می شود و سخت تر و سفت تر هم هست. اعضای بدن هم سفت تر می شود. حرارت قلب می تواند با سردی کبد برابری کند یعنی جبران کننده سردی کبد است. و بالعکسش. اما تری قلب نمی تواند با خشکی کبد برابری کند.
گرم و تر: خونش از سایر مزاج ها بیشتر است. موی روی شکم یا پشت دنده ها کمی کمتر از سرد و خشک است. رگ ها کلفت است. همه اندام ها گرم و نرم است. کیموس های بد زیاد تولید می کند و بیماری زیادی دچارش می شود (بیشتر بیماری فشار خون مد نظر است). هر گاه گرمی بر تری غلبه کند، کیموس های بد کمتر باشد.
سرد و تر: حوالی شکم از مو برهنه است. وریدهایش باریک است. اندام ها سرد است اگر حرارت قلب غلبه نکند.
سرد و خشک: خون کمی تولید می کند. وریدهایش باریک است. حوالی شکم از مو برهنه است. اندام ها سرد است مگر حرارت قلب غلبه کند.
12- معده:
گرم: گوارش و هضم غذا بیشتر از اشتها است. ابن سینا می فرماید: اکثر بیماری های معده از سردی و تری است. غذاهایی که در سایر معده ها دیر هضم می شود، در این معده هضم می شود. غذاهایی که در سایر معده ها زود هضم می شود، مثل ارده شیره مثل زرده تخم مرغ عسلی، در این معده می سوزد و زود پاک شده و می تواند باعث سردرد نیز شود. چگونه؟ چون تولید خلط صفرا می کند و شقیقه فرد را درگیر می کند ، می تواند آب سرد با غذا بخورد.
سرد: اشتها به غذا بیشتر از هضم آن. این سبب ترش شدن غذا می شود. عاروق (جشاع) ترش پیدا می کند. بیشتر به غذاهای سرد میل دارد. مثل ماست. بهتر می تواند آن را بخورد ولی او را آزرده می کند. اکثرا این افراد کبدشان گرم است. آب سرد همراه با غذا نخورد.
تر: کم تشنه می شود ولی مایل به غذاهای تر است. یعنی دوست دارد آب زیاد بخورد.
خشک: تشنگیش زیاد است اما آب کم برایش بس است. چون سریع آب را جذب می کند. میلش به چیزهای خشک است مثل فلفل. اگر آب زیاد بخورد سنگین می شود.
* فلفل بیرون از بدن سرد است، ولی داخل بدن گرم است؛ گشنیز بیرون از بدن گرم است ولی خوردنش سرد است؛ الکل بیرون از بدن سرد است درون بدن تولید گرما می کند.
* در کل مزاج های خشک، در همه عمر، مانند جواناند. مزاج های سرد و تر در همه عمر مانند پیرانند.
*غم: روح حیوانی کم کم به داخل بدن می رود.
*ترس: روح حیوانی یک باره به داخل بدن می رود.
* قلب، کبد و مغز اعضای رئیسه برای بقای شخص.
* قلب، مغز، کبد و بیضتین یا تخمدان ها اعضای رئیسه برای بقای نوع.
پایان
……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….
[1]طبق تقسیم بندی سید اسماعیل جرجانی در کتاب ذخیره خوارزمشاهی
[2]مرحوم عقیله خراسانی، تا 28 سالگی رطوبت وجود دارد. 4 دسته سن: 1- حداثت: 1- صفر تا 7 سالگی 2- 7 تا 10 سالگی 3- 10 تا 14 سالگی 4- 14 تا 21 سالگی (سن بلوغ) 2- شباب 3- کهولت 4- شیخوخت
[3]محمد کاظم گیلانی (پزشک ناصر الدین شاه) در کتابش حفظ صحه ناصری می نویسد میانگین افرادی که در جای آباد زندگی می کنند در زمان ما، 120 سال می باشد. و می تواند موجب رویش دندان شود.
……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….
با سلام
چرا در تک تک شهرهای ایران شعباتی از درمانگاه امام سجاد (ع) ایجاد نمی کنید تا اولا مردم با طب سنتی اسلامی آشنا شده ثانیا هزینه های مردم کاهش یابد ثالثا در مواقع بهرامی عملاً به درمان کشور کمک کند.
مطمئناً وقتی فواد این طب برای مردم قابل لمس شود افراد هر شهر حاضرند خودشان هزینه ایجاد هر درمانگاه یا شفارستان(بیمارستان) را بپردازند.
متشکرم
سلام
متاسفانه جواز صادر نمی شود….
به بیان ساده مطالب طبی بیان شده دراین سایت وسایر پیامرسانهای مرتبط باجناب حکیم خیراندیش فوق العاده اصیل علمی ظریف وکارامدمیباشد